منوی دسترسی
پرورش کودک دوزبانه با توجه به سبک های فرزند پروری

سبک های فرزند پروری(قسمت اول)

سبک های فرزند پروری(قسمت اول)

معمولا والدین با توجه به شرایط تحصیلی و میزان مطالعه شان در زندگی سبک خاصی را برای پرورش کودک دوزبانه خود انتخاب می نمایند. با توجه به تحقیقات انجام شده در این زمینه روانشناسان و محققین به این نتیجه رسیده اند که سبک های پرورش فرزند به 4 دسته کلی تقسیم می شود که در این مقاله به بررسی دو نوع اول آن می پردازیم.

سبک های فرزند پروری

سبک‌های فرزندپروری را می‌توان بر حسب دو عامل محبت و کنترل پدر و مادر، به چهار دسته تقسیم کرد:

نوع A کنترل زیاد، محبت کم

برخی از والدین عقیده دارند که سخت گیری نسبت به کودکان دوزبانه شان، بهترین شیوه تربیتی و ضامن موفقیت آن‌ها در آینده است. در این راستا، برخی از والدین سخت گیری را از اندازه می‌گذرانند. آن ها فراموش می‌کنند که هر کودک دوزبانه ای به طور طبیعی تمایل به آزادی و استقلال عمل دارد. سخت گیری بیش از حد، روح آزادی را در کودک دوزبانه از بین می‌برد و این ایده غلط را در او به وجود می‌آورد که آزاد و مستقل بودن، نامطلوب است.

در دنیای پر رقابت امروز، کودک دوزبانه باید دارای اعتماد به نفس باشد، و این نیز تنها از طریق پشتیبانی والدین به دست می‌آید. در شرایطی که پدر و مادر تنها سخت‌گیری و کنترل و نه عشق و محبت را به کار گیرند، فرزندان شخصیت فردی خود را از دست می‌دهند و در تصمیم‌گیری‌های مناسب در زندگی‌شان ناکام می‌مانند زیرا همیشه این پدر و مادر بوده‌اند که تصمیمات لازم را برای آن‌ها گرفته‌اند.

روان شناسان به این پدیده، فرزندپروری قدرت طلبانه می گویند. کودکان دوزبانه ای که دارای والدین قدرت طلب باشند، استقلال لازم را به دست نمی آورند و در شرایطی که نیازمند تصمیم‌گیری باشند، دچار اضطراب می‌گردند. آن‌ها تمایل پیدا می‌کنند که در تمام فعالیت‌ها نقش دوم را بازی کنند. این کودکان دوزبانه در بزرگسالی نمی‌توانند نقش رهبری را برعهده بگیرند. همیشه این احتمال وجود دارد که آن‌ها در کلیه زمینه‌ها احساس زیردستی نسبت به دیگران داشته باشند. در واقع این کودکان هرگز نخواهند توانست به اهداف مورد نظر خود در زندگی دست یابند.

سبک های فرزند پروری

نوع B کنترل کم، محبت زیاد

این نوع دیگری از فرزندپروری است. که در آن، والدین عشق و محبت بیش از اندازه، بدون اعمال کنترل‌های لازم را ابراز می‌دارند. این گونه پدر و مادرها، تحت تاثیر این کج‌فهمی و سوء برداشت که “روان شناسان با تنبیه مخالف‌اند”، از به کار بردن هر نوع تنبیهی اجتناب می‌کنند. در واقع، همه کودکان دوزبانه بر حسب رفتار و اعمالشان، به تنبیه متناسب نیاز دارند.

تشویق و تنبیه تنها شیوه‌ای است که باعث می‌شود کودک دوزبانه شما بین آنچه درست و آنچه نادرست است فرق قائل شود. از طریق تشویق و تنبیه والدین است که ارزش‌های فرهنگی فراگرفته می‌شوند. اگر شرایط ایجاد کند کودک دوزبانه به تنبیه نیاز دارد. اشتباه عمومی این است که از یک طرف، بسیاری از والدین در تنبیه کردن رفتارهای ناسازگار و ناهمخوان نشان می‌دهند.

کودک دوزبانه ای در یک موقعیت برای کاری که کرده است توبیخ می‌شود و در موقعیت دیگر، انجام همان کار یا نادیده انگاشته می‌شود و یا حتی مورد تشویق قرار می‌گیرد؛ این کار، کودک دوزبانه شما را گیج می‌کند و مورد مخالفت روان‌شناسان قرار دارد.

از طرف دیگر، برخی از والدین، حتی در شرایطی که کودک دوزبانه شان باید تنبیه گردد، از این کار سرباز می‌زنند و یا با او مخالفت نمی‌کنند.روش صحیح و متعادل، پذیرش فرزند و محبت به او و در عین حال تنبیه او به خاطر برخی کارها است.

این رفتار به کودک دوزبانه این حس را القاء می کند که والدین دوستش دارند اما برخی رفتارها و اعمال او را تایید نمی‌کنند.

در شرایط نوع B، کودک دوزبانه احتمالا لوس بار می‌آید و الگوهای رفتاری ضد اجتماعی و مجرمانه از خود نشان می‌دهد.

در مقاله بعدی به بررسی دو نوع دیگر از انواع سبک های فرزند پروری مب پردازیم و در نهایت بهترین شیوه را نیز به شما معرفی خواهیم کرد.

نظرات

Captcha
بازگشت به بالا